معرفی کتاب مثل خون در رگ های من:
معرفی کتاب مثل خون در رگ های من:
درباره ی کتاب
این کتاب سرشار از عشقه و تو سطر به سطرش قراره عاشقی کنید…
20 نامه ای که قسمتی از عشق احمد و آیدا رو به تصویر میکشه و دل خواننده رو به تپش میندازه…
آیدا بعد از 15 سال که از مرگ احمد شاملو گذشت اجازه ی انتشار این نامه های دلبرانه رو داد و چه خوب که ایشون ما رو از عشق زیباشون محروم نکردن
مثل خون در رگ های من به قطع یکی از زیباترین کتاب هایی که باهاش زندگی کردم و به شما هم خوندنشو توصیه می کنم.
قسمتی از نامه ها
«اگر بدانی چقدر خسته ام، آیدای من! مرا لعنت می کنی، مرا نفرین میکنی و هرگز مرا نمی بخشی.
بگذار این حقایق را برایت بگویم.
راستش این است. من نمی بایستی به تو نزدیک می شدم، نمی بایستی عشق پاک و بزرگ تو را متوجه خودم می کردم، نمی بایستی بگذارم تو مرا دوست بداری. من مرده یی بیش نیستم و هنگامی که تو را دیدم آخرین نفس هایم را می کشیدم. شرافتمندانه نبود که بگذارم تو مرده یی را دوست بداری.
افسوس. چشم های تو که مثل خون در رگ های من دوید، یک بار دیگر مرا به زندگی باز گرداند.»
…
«تصور می کردم خواهم توانست به این رشته ی پر توان عشقی که به طرف من افکنده شده است چنگ بیندازم و یک بار دیگر شانس خودم را برای زندگی و سعادت آزمایش کنم. چه می دانستم که برای من ، هیچ گاه “زندگی” مفهوم درست خود را پیدا نخواهد کرد؟من چه می دانستم که در به دری و بی سرو سامانی سرنوشت ابدی و ازلی من است؟ چه می دانستم که تلاش من برای نجات از این وضع، تلاش احمقانه ای بیش نیست؟
روزی که با تو از عشق خود گفت و گو کردم، امیدوار بودم دریچه ی تازه یی به روی زندگی خودم باز کنم.
بیش از آن، همه چیز داشتم به جز تو. آنچه مرا از زندگی مایوس کرده بود همین بود که نمی توانستم قلبی به صفا و صداقت تو پیدا کنم که زندگی مرا توجیه کند؛ که دلیلی برای زندگی کردن و زنده بودن من باشد…»
.
پ.ن:خوندین این کتابو؟ نظرتون چیه؟
اسم کتابم خیلی جذابه، مگه نه؟
مثل خون در رگ های من در ۱۶۷ صفحه از نشر چشمه به چاپ رسیده…