• Peykanielaheh@gmail.com
  • ۰
    سبد خرید
      هیچ محصولی در سبد خرید وجود ندارد.
    ۰
    سبد خرید
      هیچ محصولی در سبد خرید وجود ندارد.

    بهترین فیلم های کمدی

    بهترین فیلم های کمدی

    کمدی بسیار فراتر از طنز پر سر و صدا است که هنوز هم تا به امروز بر روی پرده ها غالب است. این به معنای تهمت زدن به طنز معمولی نیست، که برخی از آنها در واقع خنده دار هستند. اما کمدی های تاریک، کمدی های رمانتیک، متا کمدی ها و کمدی های طنز نیز وجود دارند که می توانید از آنها لذت ببرید. به عبارت دیگر، طیف‌های خنده‌دار زیادی وجود دارد، اما زمانی که ما فقط به موارد محبوب توجه می‌کنیم، بسیاری از آنها را از دست می‌دهیم.

    در زیر 100 فیلم کمدی مورد علاقه خود را در تمام دوران جمع آوری می کنیم. این فیلم‌ها رتبه‌بندی بالایی دارند، اما کمتر دیده شده‌اند، به این معنی که احتمال کم‌گرفتن آن‌ها زیاد است. اگر قبلاً فیلم‌های معمولی را که در فهرست‌هایی از این دست ظاهر می‌شوند، گذرانده‌اید، فیلم‌های زیر را امتحان کنید و ایمان خود را به خنده‌دار بازیابی کنید.

    The Return of the Living Dead (1985)

    The Return of the Living Dead (1985)

    ایده‌آل برای ماراتن‌های هالووین با دوستان، بازگشت مردگان زنده، الگوی فرسوده فیلم‌های آخرالزمان زامبی‌ها را با جلوه‌های عملی برجسته و نگرش غیرجدی طراوت می‌پیماید. چیزی که فیلم ممکن است از نظر شخصیت نویسی یا مضامین عمیق تر فاقد آن باشد، آن را با یک حرکت بی امان رو به جلو جبران می کند. هیچ ماموریت بزرگی وجود ندارد که وقتی این مرده‌کاران با گروهی از پانک‌های جوان برخورد می‌کنند، به جز اینکه بفهمند چه چیزی موجودات مرده را بیرون می‌کشاند تا در شب زنده بمانند.

    در نتیجه، این فیلمی است که در لحظه زندگی می کند. با هیجان فراوان و بهترین لحظات آن در واکنش های وحشتناک گروه بازیگران آن یافت می شود. جیمز کارن فقید، با غرغرها و ناله‌های خنده‌دار اغراق‌آمیز خود، تقریباً نمایش را از انیمیشن‌های شگفت‌انگیز و آرایش مصنوعی منزجرکننده فیلم می‌دزدد. این یک فیلم زامبی عالی برای مبتدیان ترسناک بی میل است.

    Ernest and Celestine (2012)

    Ernest and Celestine (2012)

    ارنست یک خرس پیر و سلستین یک موش جوان است. او بالای زمین زندگی می کند، در حالی که او در زیر زمین زندگی می کند. نوع آنها از یکدیگر می ترسند و مرزها طوری تنظیم شده اند که هرگز در هم نمی آمیزند، اما علیرغم همه شانس ها، ارنست و سلستین با هم پیوند برقرار می کنند – در نهایت آنها یک شباهت مشترک دارند و آن این است که هر دو طرد شده اند.

    ارنست و سلستین یک داستان دوستانه کلاسیک از افراد خارجی است که جایگاه خود را در جهان پیدا می کنند. داستان و پیام‌های پذیرش و برابری آن به خودی خود جذاب و سنگین هستند. اما انیمیشن آبرنگ و دست‌آلود به فیلم هجوم بیشتری از نوستالژی و لذت می‌بخشد. این فیلم که به زیبایی ساخته شده و به طرز شگفت انگیزی مرتبط است، یک فیلم کودکانه برای تمام سنین است. منطقی است که در هشتاد و ششمین دوره جوایز اسکار نامزد جایزه بهترین انیمیشن شد. (چیزی که نمی‌بازد این است که در مقابل فروزن شکست خورده است).

    Rushmore (1998)

    Rushmore (1998)

    اگر استعداد او در نویسندگی نبود، مکس فیشر (جیسون شوارتزمن) هرگز وارد مدرسه ای مانند راشمور نمی شد. اما هنر او یک بورس تحصیلی برای او تضمین می کند و آنچه را که از نظر هوش و پول کم دارد، با افتخار مدرسه جبران می کند. با این حال، همانطور که او بیشتر و بیشتر از دانشگاهیان خود را دور می زند. در نهایت اخراج می شود، و بیرون از سالن راشمور محبوبش است که از همه عناوین و نشان ها محروم می شود، جایی که می آموزد خود واقعی خود باشد.

    شوارتزمن به عنوان هسته کمدی و احساسی فیلم، مکاشفه ای در نقش مکس جاه طلب و تیز زبان است. چرخش مرده اما دوست‌داشتنی بیل موری در نقش دوست میلیونر مکس، هرمان بلوم، به همان اندازه جذاب است. در واقع، این نقش به قدری مناسب است که شخصیت مرد فقیر ثروتمند، مدت ها پس از بسته شدن پرده ها بر روی آقای بلوم، موری را به خوبی در حرفه خود دنبال می کند. در همین حال، وس اندرسون تصاویر رنگارنگ و شیک تری نسبت به راشمور خواهد ساخت. اما به لطف شوخ طبعی و جذابیت بی نظیرش، این فیلم همچنان یکی از لذت بخش ترین و خنده دارترین آثار نویسنده تا به امروز است.

    Arthur Christmas (2011)

    Arthur Christmas (2011)

    یک کلاسیک تعطیلات اخیر که احتمالاً ندیده‌اید. آرتور کریسمس از فرضیه‌اش از قطب شمال به عنوان یک سازمان جاسوسی عظیم استفاده می‌کند تا به این موضوع بپردازد که چگونه تجاری‌سازی مردم را از هم جدا می‌کند. این یک فیلم شگفت‌آور هوشمند با پویایی شگفت‌انگیز در میان خانواده بابانوئل‌ها، با فیلمنامه‌ای فوق‌العاده خنده‌دار پر از شوخ طبعی بریتانیایی است. و در حالی که ممکن است این انیمیشن در نگاه اول قدیمی به نظر برسد، آرتور کریسمس با کارگردانی هنری واقعاً تخیلی و صحنه‌های سریع سارا اسمیت کارگردان، ظاهر آن را جبران می‌کند. این همان فیلم نادر کریسمس است که فقط تسلیم اشمالتز نمی شود. درس‌هایی که شخصیت‌ها در اینجا آموخته‌اند منحصر به فرد، پیچیده و بی‌زمان هستند.

    Summer Hours (2008)

    Summer Hours (2008)

    Summer Hours روی سه خواهر و برادر متمرکز است که وظیفه دارند قطعات ارزشمندی را که مادرشان به جا گذاشته است مرتب کنند. فردریک (چارلز برلینگ)، بزرگ‌ترین فرد، نسبت به خواهر و برادرهای خارج از کشورش عقاید متفاوتی درباره ارث دارد. خانه محبوبشان می ماند یا می رود؟ آیا هنر؟ مبلمان؟ آیا آنها می توانند همه اینها را به دلایل احساسی نگه دارند یا فروش آنها عاقلانه تر است؟ آنها در مورد این سؤالات به عقب و جلو می روند. به ندرت موافق هستند، اما همیشه زندگی این اشیاء به ظاهر بی جان را در ذهن دارند. و همچنین خاطراتی را که برمی انگیزند، که بسیار گرانبها هستند.

    Summer Hours در مقابل ملودرام مقاومت می کند و به جای آن قدرت ساده مهار – کلمات ناگفته و نگاه های پر بار را انتخاب می کند. و نتیجه یک فیلم بی سر و صدا تاثیرگذار است که در جزئیات، تصویری فوق العاده و کلی از خانه و خانواده را ترسیم می کند.

    Another Round (2020)

    Another Round (2020)

    کارگردان توماس وینتربرگ (شکار) دوباره با مادز میکلسن متحد می‌شود تا داستان چهار معلم را تعریف کند که دچار بحران میانسالی می‌شوند. آنها دقیقاً غمگین نیستند – آنها خانه و شغل دارند و دوستان خوبی با یکدیگر هستند – اما خوشحال هم نیستند. برخلاف جوانانی که به آنها آموزش می دهند، به نظر می رسد که آنها شهوت زندگی خود را از دست داده اند، و بی سر و صدا آنها را می خورد و آنها را در زندگی روزمره خود به چشمان شیشه ای تبدیل می کند.

    اگر، همانطور که یک محقق پیشنهاد می‌کند، قرار بود انسان‌ها غلظت خاصی از الکل را برآورده کنند تا تا حد امکان کامل و حضور داشته باشند، چه؟ معلمان از خود به عنوان سوژه استفاده می کنند و جزر و مد به آرامی شروع به تبدیل شدن به اثرات مختلط می کند. آیا آنها واقعاً بهتر می شوند یا بدتر؟

    با بازی همیشه راضی‌کننده میکلسن و یک کلاسیک فوری از یک آندر، جای تعجب نیست که Other Round جایزه بهترین فیلم خارجی در اسکار 2020 را به خانه برد.

    Three Colors: White (1994)

    Three Colors: White (1994)

    سه گانه کریستوف کیشلوفسکی هم رنگ ها و هم ارزش های جمهوری فرانسه را منعکس می کند: آزادی، برابری، برادری. در Trois couleurs: Blanc (سه رنگ: سفید)، کیشلوفسکی نه تنها موضوع برابری، بلکه پیامدهای تعریف و «دستیابی» به برابری را به عنوان یک آرمان اروپایی بررسی می‌کند.

    پس از شکست در ازدواجشان، دومینیک (جولی دلپی همیشه جادوگر) از کارول (زبیگنیو زاماچوفسکی) طلاق می گیرد و او را شکسته و تحقیر می کند. کارول نقشه می کشد تا از همسر سابقش انتقام بگیرد و در این روند ثروتمندتر و خشن تر شود.

    اگرچه این اغلب به عنوان ضعیف‌ترین سه‌گانه در نظر گرفته می‌شود، اما وایت نه فقط برای تکمیل‌کننده‌ها ارزش تماشا کردن دارد. کیشلوفسکی به این پرسش می‌پردازد که برابر بودن در جنسیت و طبقه اجتماعی-اقتصادی به چه معناست . و اینکه آیا وقتی می‌خواهیم در جامعه به سمت بالا حرکت کنیم، آیا واقعاً انسانیت و فروتنی خود را تحقیر می‌کنیم؟

    بهترین فیلم های کمدی : The Hand of God (2021)

    بهترین فیلم های کمدی

    دست خدا فیلم زندگی‌نامه‌ای از پائولو سارانتینو، کارگردان شاهکار زیبایی بزرگ در سال ۲۰۱۳ است. او اخیرا پاپ جوان را با جود لاو و جوان پل دانو، هر دو به زبان انگلیسی کارگردانی کرده است. او با این یکی به خانه خود ایتالیا بازگشته است.

    به‌طور دقیق‌تر، او در زادگاهش ناپل، در دهه 1980 است. جایی که زندگی نوجوان ناخوشایند فابیتو شیسا در شرف تغییر است: تیم فوتبال شهرش ناپولی در حال خرید بزرگترین بازیکن فوتبال در آن زمان، دیگو مارادونا است.

    سارانتینو که او نیز اهل ناپل است، این فیلم را ساخته است که نیمی ادای احترام به شهر و نیمی به معنای بزرگ شدن حول افسانه مارادونا است.

    دست خدا برای سارانتینو همان چیزی است که روما برای آلفونسو کوارون بود، با این تفاوت که مبتذل تر، سرگرم کننده تر و بیش از حد است. هر چند به همان اندازه شخصی است و از کمدی به تراژدی می رود و با سهولت بی بدیل برمی گردد.

    بهترین فیلم های کمدی : Broadcast News (1987)

    بهترین فیلم های کمدی

    ترکیبی شگفت‌انگیز از بازیگران عالی و فیلمنامه‌ای جذاب. ویلیام هرت، آلبرت بروکس و هالی هانتر استعدادهای طبیعی هستند که می توانند خواندن یک فرهنگ لغت را قابل تماشا کنند، اما دیدن آنها در گفتگوهای پرمعنای جیمز ال بروکس لذت بخش است. این سه پایه و اساس این درام را تشکیل می دهند که به همان اندازه که در مورد جاه طلبی روزنامه نگاری است، در مورد عشق است.

    هانتر و بروکس معتادهای اصولی به کار در یک ایستگاه خبری هستند که در رابطه با دوستی افلاطونی که به نظر می رسد مقصد بیشتری است اما فاقد جرقه رانندگی است، دستکاری می کنند. وارد هرت شوید، یک مجری اخبار جذاب، اما به قول خودش احمق، که هانتر به یکباره از او رنجش می‌برد و با این حال نمی‌تواند جلوی او را بگیرد. با این حال، چیزی که به نظر می رسد یک طرح رام-کام آماده است، به طور کامل به چیز دیگری تبدیل می شود. این یک فیلم خوشمزه با شوخ طبعی و شخصیت است و به همان اندازه که هوشمندانه است خنده دار است.

    بهترین فیلم های کمدی : Hearts Beat Loud (2018)

    بهترین فیلم های کمدی

    فیلمی شیرین و با احساس خوب با بازی نیک آفرمن در نقش پدری که باید با تنها دخترش که برای رفتن به کالج می رود و مغازه ضبط موسیقی اش که در حال مبارزه است کنار بیاید. نقش دختر را کیرسی کلمونز بازی می کند که ممکن است از سریال Easy بشناسید. و تد دانسون نیز نقش بسیار خوبی دارد. این یک فیلم مرتبط و دلچسب است، یکی از بهترین فیلم هایی که ژانر به اصطلاح «ایندی» در مدت زمان طولانی شناخته است.

    بهترین فیلم های کمدی

    ترجمه شده توسط سایت دریای شرق از سایت
    کپی بدون ذکر نام و لینک سایت دریای شرق ممنوع است !

    About The Author