معرفی رمان انار :

معرفی رمان انار اثری زیبا از الن پاکپور:

خلاصه

خزان عکاس سخت کوشی که برای فرار از گذشته ی پر از فراز و نشیبش محوریت زندگیش را کار و پیشرفت قرار داده و درست بعد از گذشت سالها که خزان با کمک دوستانش یک شرکت تبلیغاتی میزند، آمدن وکیل جوانی به نام پندار که دفتر روبروی دفتر خزان را اشغال کرده همه چیز را به هم میریزد و خاکسترهای عشقی قدیمی را شعله ور میکند و …

نظر شخصی

انار یه داستان عاشقانه ی زیباست، ریتم آروم و پر از احساسی داره که من قبل از شروع به خوندن داستان هم به خاطر آشنایی با قلم الن جان میدونستم قراره یه عاشقانه ی آرومو زندگی کنم.
اما در کنار این عاشقانه، موفق بودن و اقتدار دختر داستان رو خیلی دوست داشتم. اینکه با وجود سختی هایی که در گذشته داشته روی پای خودش ایستاده و در مواجه با گذشته ای که خیلی ناگهانی دوباره خودشو نشون داده هم خیلی عالی برخورد میکنه و دستو پاشو گم نمیکنه!

پندار داستان هم با وجود اخلاق های خاصش حسابی راه و رسم دلبری رو بلد بود و من چقدر عاشق با احترام حرف زدنشون و عاشقانه های آرومشون بودم.
در کل از خوندن این رمان رضایت کاملی داشتم و ممنون از الن‌ جان به خاطر نگارش این داستان قشنگ

قسمتی از داستان

_ من به تو نه نمی گم مامان…اما…این همه سال هیچ کس حتی تقه ای نتونست به در قلبم بزنه…پندار ولی…
مامان با چشم های پر اشکش نگاهم کرد. بی توجه به بوی نسبتا سوخته ای که از غذای روی گاز می آمد نگاهش کردم. بغض خودم هم پنهان شدنی نبود:

_ همون روزایی که سعی می کردم نبینمش هم به طوفانی ترین شکل ممکن خاک دلمو زیر و رو می کرد. رشته ی اتصالی که این بار گره زده…اون زده مامان…و این بار وابستگی وجود نداره…من بیمارگونه از پشت پنجره نگاش نمیکنم.

پ.ن: کیا این کتابو خوندن؟ نظرتون چیه؟
پ.ن: یه عکس زمستونی تو دل برف

About The Author

stansuperjunior

See author's posts